چهارشنبه 92 خرداد 15 :: 10:55 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
باد طرف خوابید
از روزی که با شعارهای توخالی اما مردم فریب، مردم ساده و دل پاکی را به دنبال ماشین خود دواند تا زمانی که با فحاشی به هاشمی ، دل جمعی را به دست آورد و ندانست که هاشمی آن قدر بزرگ است که حتی فحاشی به او کافی است که یک هیچکاره را رییس جمهور کند. تا زمانی که مردم توهین کرد و به آنها لقب خار و خاشاک داد و مدت ها بعد از آن خیال کرد که برای خودش آدمی شده و به اوجی رسیده که تیر هیچ حادثه ای به او نخو اهد رسید و از اوج به حضیض نمی رسد این گذشت تا زمانی که مشایی را برای آخرین دهن کجی به رهبر ایران، وارد معرکه انتخابات ریاست جمهوری کرد. کسی که رهبر او را به عنوان معاون رییس جمهور قبول نداشت حال برای ریاست جمهوری آمده است. وقاحت بزرگ دولت نهم و دهم یعنی این. می گویند کسی را به روستا راه نمی دادند سراغ خانه کذخدا میگرفت.!! و تا همین دیروز که در مراسم ارتحال حضرت امام ، برعکس سالهای گذشته نه حق سخنرانی داشت و نه هیچ. مشایی هم که یک باره خاموش شد یاخاموشش کردند- چه تفاوت دارد؟- و اکنون کسی که از هیچ یک شبه به همه چیز رسید؛ اکنون دوباره هیچ شد. اما مردم اصفهان همین دیروز چه شعارهایی دادند؟ یا حسین.... میرحسین یعنی بر عکس آن چه فکر می کردند، ظاهرا عمر گل باز هم کوتاه بود و عمر خار و خاشاک بلند و ریشه دار. زنده باد خار و خاشاک! موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 116
کل بازدیدها: 212951
|
||||